کلیپ ها

تمایز ایمرجنتیزم و پنسایکیزم در باب آگاهی

✅ طبق #نوخاسته_گرایی (Emergentism)، هویّات نوخاسته از هویّاتی بنیادین‌تر برمی‏آیند. مثلاً ویژگی «سیالیت» یا «مرطوبیت» که نه برای یک مولکول آب، بلکه از مجموعه‌ای از مولکول‌های آب، ظهور می‌یابد. یا یک مونومر واحد، ویژگی «الاستیسیته» ندارد؛ اما پلیمر حاصل از اتصال مجموعه مونومرها، دارای این ویژگی‌ست.

✅ اگر قوانین مربوط به پدیده نوخاسته، از قوانین سطح پایین‌تر قابل استنباط نباشد، #نوخاسته_گرایی_قوی نام دارد.
اما اگر از قواعد سطح پایین‌تر استنتاج شود (مانند سیالیت و الاستیسیته و …)، #نوخاسته_گرایی_ضعیف رخ داده و همچنان همه‌چیز نتیجه فیزیک خواهد بود.

✅ کریستوف کوخ در این ویدیو👆ضمن توضیح دیدگاهش درباره بنیادین‌بودن #آگاهی، به نوخاسته‌گرایی ضعیف بعنوان دیدگاه اکثریت دانشمندان #علوم_اعصاب درباره آگاهی اشاره می‌کند.

✅ برخی فیلسوفان نیز قائل به نوخاسته‌گرایی قوی درباره آگاهی هستند که آن را پدیده برآمده از سطح پیچیده نوروفیزیولوژیک و دارای قوانین غیرقابل استنتاج از سطوح مادون می‌دانند.
نظریه #حدوث_جسمانی نفس از #ملاصدرا را هم – علی‌رغم برخی تفاوت‌های مهم – می‌توان در قالب نوخاسته‌گرایی قوی بازخوانی کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *